یکی از دغدغههای ایوب آقاخانی، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر در طول سالهای متمادی فعالیتش، رادیو، نمایش رادیویی و از جایی به بعد، حضور اینگونه تئاتری در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر بوده و هست. این مدرس دانشگاه و مولف در سیوهشتمین دوره از جشنواره همراه بهرام ابراهیمی و فریدون محرابی، هیأتداوران مسابقه رادیوتئاتر را تشکیل میدهند.
ایوب آقاخانی درخصوص لزوم انکارناپذیر حضور نمایشهای رادیویی یا بنابر اصطلاح رایج رادیوتئاتر در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، گفت: حداقل در سیاستگذاری کلان جشنواره تئاتر فجر همواره قرار بر این است که این رویداد آینه تمامنما و ویترینی از نمایش و نمایشگری در سطح کشور باشد. زمانی که از این زاویه به جشنواره تئاتر فجر نگاه کنید، بیشک تمام گونههای نمایشی چه در ابعاد کوچک و چه در ابعاد بزرگ باید در این رویداد حضور داشته باشند؛ چراکه به این واسطه است که تمامیت جشنواره، حقانیت پیدا میکند. بنابراین بودن شکلی دیگر از گونههای نمایشی در جشنواره تئاتر فجر حتی اگر شمایلی رادیویی یا بنا بر اصطلاح رواجیافته در یک دهه اخیر، رادیوتئاتری داشته باشد، لازم است. چرا؟ چون این هم گونهای کلان با مخاطب وسیع در سطح کشور است و حتی آنهایی که به سختافزار نمایش و بهعنوان مثال سالنهای تئاتری دسترسی ندارند از طریق رادیو همچنان بهصورت پیوسته، امروز و در آیندههای دور، با نمایش در ارتباط خواهند بود؛ بنابراین نادیده گرفتن این شکل از نمایش در بدنه جشنواره تئاتر فجر حتی اگر به بهانههای اقتصادی باشد، از دید من سوءسیاستگذاری است.
این عضو هیأتداوران مسابقه رادیوتئاتر سیوهشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، ادامه داد: در دورههای مختلف، از زمانی که خود من جزو کوشندگان راهاندازی این بخش و پایداری آن در جشنواره تئاتر فجر بودم با دبیران و مدیران مختلف ادارهکل هنرهای نمایشی و حتی گاهی با معاونت هنری تعاملاتی داشته و مشاهده کردهام که همواره این سؤال را مطرح کردهاند که «خروجیاش چیست؟». جمله مدیریتی «خروجیاش چیست؟» جملهای مزاحم است و من پُرسندگان را به این مسئله ارجاع دادهام که سیاستگذاری و استراتژی شما برای جشنواره تئاتر فجر چیست؟! اگر نشان دادن تمامیت نمایشگری در ایران است، پس این بخشی بسیار بزرگ، حجیم، وسیع اما نادیده گرفته شده در فضای نمایشگری است که باید حضور داشته باشد.
این مدرس دانشگاه با بازگشت به سال 86 و دوران مدیریت حسن خجسته در معاونت صدا تصریح کرد: از سال 86 که ما یعنی ترکیبی 4، 5 نفره این نام را با حمایت معاونت محترم وقت صدا یعنی دکتر حسن خجسته روی این شکل از نمایشگری گذاشتیم، درواقع یک گام به طرف پررنگتر کردن وجه تئاتریکال آن حرکت کردیم تا در عین اینکه نمایش رادیویی با جمله مدیریتی «خروجیاش چیست؟» از بدنه جشنواره تئاتر فجر حذف نشود، توجیه حقانیتر و منطقیتری هم برای حضور در این رویداد بیابد. بنابراین چیزی زاده شد و اجازه میخواهم بگویم چیزی از گونههای جدی جهانی تقلید شد که اجرایی یا دیداری کردن نمایش رادیویی بود. این هرگز ابداع ما نبوده و نیست. این نام ابداع ماست اما خودش ابداع ما نیست و پیش از ما وجود داشته است. ما تنها بهاصطلاح جاافتاده بومیسازیاش کردیم؛ به این معنا که شاید در ایران در حال اجرای آن چیزی که در جهان وجود دارد و هماکنون که مشغول صحبت با شما هستم، 7 دهه هست که وجود دارد، نیستیم اما کاری که میکنیم بیشباهت به آن شکل نیست و میتواند بهراحتی از آبشخور تعاریف تئوریک آن شکل بهره ببرد و به توجیه و توضیح خود کمک کند. این بحث باید باشد؛ همانطور که تئاتر خیابانی باید باشد؛ همانطور که حتی بهنظر من مانند دورهای که مجید سرسنگی، دبیر جشنواره بود، تلهتئاتر هم باید در جشنواره تئاتر فجر حضور داشته باشد و جایش خالیست؛ چراکه آن هم یک شکل دیگر از آشناسازی ما با تئاتر، بدون سختافزار تئاتر در گستره ایران است. به هر حال به تلویزیون در خیلی از نقاط دسترسی هست اما به تئاتر نیست؛ بنابراین توانش رسانهای تلویزیون و رادیو در فراگیر کردن امر تئاتر نادیده انگاشتن سوءسیاستگذاری است.
آقاخانی که گزاره مخاطب نداشتن نمایشهای رادیویی را حاصل کجنگری و کوتاهبینی میداند، افزود: توجیهات و توضیحات دبیران موسمی و دورهای جشنواره تئاتر فجر یا مدیران موسمی و دورهای ادارهکل هنرهای نمایشی را درک میکنم و میدانم به هر حال بزنگاههای اقتصادی، شرایط پیچیده و کلاننگریهایی که مدیران را ناچار به سبک و سنگین کردن میکند، همواره حضور این بخش را در جشنواره تئاتر فجر دچار نوسان کرده است و گویی باید اهرم یا بازویی معتقد وجود داشته باشد تا این بخش بتواند به حرکت و بقای خود ادامه دهد. تأکید میکنم تا بدانید در هر دورهای که این بخش در جشنواره تئاتر فجر برگزار شده است، سالن یا مجموعه برگزارکننده آن پذیرای مخاطب جدی و زیادی بوده است و جالب ، جذاب و مورد توجه بودن آن توسط مخاطب به شهادت چنین آماری اثبات شده است. بنابراین این سؤال که بگوییم مخاطب دارد یا خیر، برخاسته از کجنگری و کوتاهبینی مدیریتی است که من طی این سالها بسیار شنیده و با آن جنگیدهام. خوشحالم که در 2 دوره گذشته به واسطه حضور نادر برهانیمرند که به شکلی جدی به این فضا تعلقخاطر و درکی درست از فراگیری آن دارد، راهاندازی و قدرتبخشی این بخش آسانتر شده است؛ چراکه خودش هم با درنظر گرفتن تمام ملاحظاتی که بر جشنواره تئاتر فجر محاط شده است، همپا و همگام ما معتقد بوده است که حضور این بخش لازم است.
وی درخصوص نوساناتی که گاهی حضور بخش رادیوتئاتر را در جشنواره تئاتر فجر تحتالشعاع قرار میدهد، نیز گفت: نوساناتی که رخ داده به این مربوط بوده است که اگرچه رادیو همواره پیشقدم شده است که مسئولیت اجرایی و تامین هزینههای این بخش را بر عهده بگیرد اما گاهی مدیرانی با دستورالعملهای فردی یا دستورالعملهایی از بالادست از پذیرفتن مسئولیت این همراهی شانه خالی کردهاند. معتقدم اگر مدیریتهای حوزههای نمایش رادیویی همراه باشند در هیچ دورهای دلیل موجهی برای حذف این بخش از جشنواره وجود ندارد. خوشبختانه مدیریت جدید رادیونمایش، حمیدرضا افتخاری، برعکس مدیریت قبلی که یا با درک خود یا با درکی فرمایشی به همراهی با جشنواره تئاتر فجر بیاعتقاد بود، از کسانی است که معتقد است این همگرایی و همپوشانی باید وجود داشته باشد و ما هم از این حسننظر برای احیای مجدد این بخش استفاده میکنیم.
بازیگر نمایش «روباه» در پایان گفت: هم خوشحالم که باز هم شاهد برگزاری این بخش در جشنواره تئاتر فجر هستیم و هم امیدوارم این دوره بتواند الگوسازیای برای ادوار دیگر انجام دهد تا همچنان این بخش را در کنار گونههای دیگر نمایشی داشته باشیم. به هر حال در سرتاسر ایران اگر حتی تلویزیون نیست، رادیو هست؛ بنابراین نمایش رادیویی برای بسیاری، تنها جلوهای است که از نمایش و نمایشگری در ذهنشان ثبت میشود. پس چرا از امکان توسعه رسانهای به نفع همهگیری تئاتر استفاده نکنیم و چرا رسانه برای اینکه قدرتش را در حوزه نمایشگری به منصه تجربه و ظهور برساند از امکان تئاتر استفاده نکند؟! این یک تعامل است؛ تعامل فضای تئاتر و فضای رادیو که قطعا به بالندگی هر دو کمک میکند، حال یکی بیشتر و یکی کمتر اما این همگرایی به نفع هر دو خواهد بود.