تعهد گروهي، قانونمندي، نظم و تفكر همسو، به تصور من، بنياديترين فاكتورهاي شكلدهنده به گروه در جامعهی تئاتري ماست. گروه صاحب سبك و مانيفست به شيوهی اروپايي و غربي ميدانيم و ميدانيد كه در ايران به معناي غايياش شكل نميگيرد، اما با تكيه بر فاكتورهاي فوق، گروه با تعريف نسبياش، در شرايط موجود هم تعريف ميپذيرد و هويت مييابد. گروه تئاتر «پوشه» هدفي جز تئاتر ندارد. تئاتري مخلوق تفكر، اراده، نيت و آفرينشي همسو، با تكيه بر قواعد و قانونمنديهاي سازندهی يك حركت جمعی كه تئاتر را، اين ميانه متعاليترين و سازندهترين و مقدسترين حركت جمعي در عالم هنر ميدانيم. هرچند که در کنار این دغدغه، همواره میکوشد تا به جامعهی پیرامون خود به زبان تئاتر واکنش نشان داده، همنَفَسی خود و محصولاتش با اجتماعِ معاصر را اعلام و تثبیت کند. چه بهتر كه نام چنین گروهي، وامگرفتهشده از سادهترين و اوليهترين دستافزارهاي هنر ديرينهی نمايش باشد: «پوشه» یا همان نقاب پارسيشدهی واژهی مصطلح ماسک است. گروه تئاتر «پوشه» چيزي بيشتر نه ميخواهد، نه خواهد خواست. اين گروه تنها تئاتر پویا ميخواهد. همين و تمام!
چند سال گذشت و من هنوز، سرگرم سرنوشت زلیخایی ام وتو… و تو خوشحال باش که همانند حضرت یوسف همه تورا دوست دارند … همه تورا دوست دارند… اما یقین نه به اندازهء من.
چند سال گذشت و من هنوز، سرگرم سرنوشت زلیخایی ام وتو… و تو خوشحال باش که همانند حضرت یوسف همه تورا دوست دارند … همه تورا دوست دارند… اما یقین نه به اندازهء من.
برقرار باشید و همیشه مهربان
نزدیک دو ماه که این پیام روز شماری می کنه که به چشم بیاد اما…اما روزت مبارک استاد عزیز، روزت مبارک انسان بی نظیر…
در پی آن نگاه های بلند ،حسرتی ماند و آه های بلند !
و بلاخره عکسهای جدید و زیبا،مناسب رفع دلتنگی 😉